
مــادر شهید محمد :
محمـــــــــــد زمان جنگـــــ بچه بود
اما هر دفعه که حرف جبهــــــه می شد می گفت:
یادش بخیر جبهه , یادش بخیر شبهای عملیات , یادش بخیر صدای تیر و خمپاره و … .
گفتم:محـــــــمد جان تو که جبهـــــــــــــــه نبودی ,
تو که با شهــــــــــــــــدا نبودی
چرا این حرف ها را می زنی ؟
می گفت : مـــــــادرجان من عــــــاشق شهـــــــــــادت و شهــــــدا هستم ,
عــــــاشق جبهه و سنگر و خاکریزم
برای همین اینطور حــــرف می زنم .